سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیدمرتضی

انقلاب ما انفجار نور بود!

بسم الله النّور

مردی از جنس نور با قلبی سرشار از نور [ایمان] با نور (خدا) هم پیمان می شود تا فضای ظلمت را در هم شکند.
از یک روز بهاری(1342) در زمستانی سرد و خاموش که همه را به خواب زمستانی برده است نهضتی نورانی را آغاز می کند.
او می داند که بهار با خواب بیگانه است، بر می خیزد و نور بر دیدگان امّت می تابد تا مقدّمات بهار را فراهم کند.

عدّه ای بیدار می شوند و مشغول به خانه تکانی. کم کم سر و صدای این خانه تکانی به گوش دیگران نیز رسیده و آن ها را نیز بیدار می کند.
امّا چشم باز می کنند و نوری نمی بینند(تبعید امام:15خرداد1342). چاره ای نیست! نور ایمان را در قلب های خود و دیگران می نشانند و قدم در راه می گذارند. کفن می پوشند، جان می دهند، مبارزه می کنند و ...

... سر انجام پس از 15سال انتظار لکّه ی بزرگ(شاه) از آسمان وطن(ایران) رخت بر می بندد و در یک روز نورانی(12بهمن1357) امام نورانی امّت به انتظار قلب های نورانی منتظرین پایان می دهد.

تابش این نور عظیم به یک باره آسمان را دگرگون می کند به طوری که مردان آسمان(نیروی هوایی ارتش) به آغوش نور می شتابند(19بهمن1357) و با نور هم پیمان می شوند.

همراهی مردان آسمان با نور ولایت اثر این نور را دوچندان می کند به طوری که لکّه های سیاه بازمانده از لکّه ی بزرگ(دولت بختیار) تاب نیاورده و می گریزند.

این گونه می شود که انفجار نور اتّفاق می افتد و فضا را دگرگون می کند.

آری! درست است! انقلاب ما انفجار نور بود.

سید یعقوب حسینی
12 بهمن ماه 1388
تهران